شعری زیبا و خوش وزن جهت توسل به امیرالمؤمنین علیه السلام
شاعر: عباس شهری
به جزاز علی نباشد به جهان گره گشایی
طلب مدد از اوکن چو رسد غم و بلایی
چو به کار خویش مانی در رحمت علی زن
به جزاو به زخم دلها ننهد کسی دوایی
ز ولای او بزن دم که رها شوی ز هر غم
سر کوی او مکان کن بنگر که در کجایی
بشناختم خدا را چو شناختم علی را
به خدا نبردهای پی اگر از علی جدایی
علیای حقیقت حق علیای ولی مطلق
تو جمال کبریایی تو حقیقت خدایی
نظری ز لطف و رحمت به من شکسته دل کن
تو که یار دردمندی تو که یار بینوایی
همه عمر همچو شهری طلب مدد از او کن
که به جزعلی نباشد به جهان گره گشایی
بروای گدای مسکین در خانه علی زن.
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را